حذف چربی و روغن در تصفیه آب و فاضلاب
حذف چربی و روغن در تصفیه آب و فاضلاب به دلیل ایجاد مشکلاتی مانند انسداد لولهها، کاهش اکسیژن محلول، و اختلال در فرآیندهای بیولوژیکی، از اهمیت بالایی برخوردار است. چربیها معمولاً در فاضلاب صنایع غذایی، رستورانها، کشتارگاهها و صنایع پتروشیمی یافت میشوند. در ادامه روشهای سنتی و نوین حذف چربی، بهینهسازی، فرمولها و ساختارهای اجرایی ارائه میشود:
روشهای سنتی حذف چربی:
۱. تلههای چربی (Grease Traps):
- مکانیسم: جداسازی چربیهای سبک (مانند روغن) از آب بر اساس اختلاف چگالی. 
- ساختار: مخازن با صفحات جداکننده که چربی در سطح آب جمع میشود. 
- مزایا: ساده و کمهزینه برای فاضلابهای با جریان کم (مانند رستورانها). 
- معایب: نیاز به تمیزکاری دورهای و عدم کارایی برای ذرات ریز. 
۲. انعقاد و لختهسازی (Coagulation & Flocculation):
- استفاده از مواد شیمیایی مانند آلوم (Al₂(SO₄)₃)، کلرید فریک (FeCl₃) یا پلیمرهای کاتیونی برای خنثیسازی بار سطحی چربی و تشکیل لخته. 
- فرمول واکنش آلوم: ↑Al3++3HCO3−→Al(OH)3↓+3CO2
- مزایا: کاهش ذرات معلق و چربی. 
- معایب: تولید لجن و نیاز به دفع مواد شیمیایی. 
۳. شناورسازی با هوای محلول (DAF - Dissolved Air Flotation):
- تزریق حبابهای ریز هوا به آب برای شناورسازی چربی و جمعآوری آن از سطح. 
- مزایا: بازده بالا (~۹۰٪) برای چربیهای امولسیونه. 
- معایب: هزینه بالای انرژی و تجهیزات. 
روشهای نوین حذف چربی:
۱. بیوراکتورهای هوازی و بیهوازی:
- استفاده از باکتریهای تجزیهکننده چربی (مانند Pseudomonas و Bacillus) در سیستمهای هوازی (فیلترهای بیولوژیکی) یا بیهوازی (هاضمها). 
- فرمول تجزیه بیولوژیکی: CO2+H2O+زیستتوده → میکروبها--- چربی (C57H104O6)+O2 
- مزایا: سازگار با محیط زیست و تبدیل چربی به بیوگاز (در بیهوازی). 
۲. فناوری نانو (نانو جاذبها):
- استفاده از نانوذرات مغناطیسی (Fe₃O₄) یا نانوکامپوزیتهای کربنی برای جذب و جداسازی چربی. 
- مکانیسم: سطح ویژه بالا و گروههای عاملی (-OH، -COOH) برای جذب مولکولهای چربی. 
- مزایا: امکان بازیابی جاذب با میدان مغناطیسی و بازده بالا (~۹۵٪). 
۳. امواج فراصوت (Ultrasonic Treatment):
- استفاده از امواج با فرکانس بالا (~۲۰–۴۰ kHz) برای شکستن امولسیون چربی-آب. 
- مکانیسم: ایجاد حفرههای ریز (کاویتاسیون) که چربی را به ذرات ریزتر تبدیل میکنند. 
- مزایا: کاهش نیاز به مواد شیمیایی. 
- معایب: هزینه بالای انرژی. 
بهینهسازی روشها:
- pH: - انعقاد شیمیایی: pH ~۶–۷ برای آلوم و ~۴–۵ برای کلرید فریک. 
- بیوراکتورها: pH ~۶.۵–۸.۵ برای فعالیت بهینه میکروبی. 
 
- دما: - بیوراکتورهای بیهوازی: دمای بهینه ~۳۵–۳۷°C (مزوفیل). 
 
- زمان ماند هیدرولیکی (HRT): - ~۴–۸ ساعت در DAF و ~۱۲–۲۴ ساعت در بیوراکتورها. 
 
- غلظت مواد شیمیایی: - دوز آلوم: ۵۰–۱۵۰ mg/L بر اساس غلظت چربی. 
 
فرمولهای کلیدی:
- محاسبه بار آلی (COD): COD=هزار 1000/(غلظت چربی (mg/L)×2.9)- (ضریب ۲.۹ برای تبدیل چربی به COD استفاده میشود.) 
- بازده حذف: 
 بازده (%)=((Cf/Ci)-1)×100
ساخت و اجرا:
۱. طراحی سیستم:
- صنایع غذایی: ترکیب تله چربی با DAF و بیوراکتور هوازی. 
- رستورانها: استفاده از تله چربی ساده و فیلترهای بیولوژیکی. 
- صنایع پتروشیمی: امواج فراصوت + نانو جاذبها. 
۲. مواد و تجهیزات:
- مواد شیمیایی (آلوم، پلیمرها)، نانوذرات Fe₃O₄، دستگاههای DAF، ژنراتورهای فراصوت. 
۳. نصب و راهاندازی:
- ساخت مخازن تله چربی، نصب پمپهای تزریق مواد شیمیایی، و راهاندازی بیوراکتورها. 
- استفاده از سنسورهای pH، دما و سطح چربی برای کنترل فرآیند. 
۴. نگهداری:
- تمیزکاری دورهای تلههای چربی، احیای نانو جاذبها، و مدیریت لجن تولیدی. 
نتیجهگیری:
روشهای سنتی مانند تلههای چربی و DAF به دلیل سادگی و هزینه پایین، هنوز در صنایع کوچک کاربرد دارند. اما روشهای نوین مانند بیوراکتورهای پیشرفته، نانو جاذبها و امواج فراصوت به دلیل بازده بالا و سازگاری با محیط زیست، برای سیستمهای صنعتی بزرگ توصیه میشوند. انتخاب روش نهایی باید بر اساس نوع چربی (امولسیونه یا آزاد)، غلظت، و هزینه پروژه انجام شود. بهینهسازی پارامترهایی مانند pH، دما و زمان ماند، نقش کلیدی در افزایش بازده دارد.




