سعی بر آن است که مطالب مرجع تخصصی آب و فاضلاب شامل مسایل ، مقالات و اخبار عمران آب و فاضلاب,آب و فاضلاب و به صورت تخصصی فرآیند های تصفیه آب و فاضلاب،مهندسی آب و فاضلاب و صنعت آب و فاضلاب باشد.
دانشنامه آنلاین آب و فاضلاب
رشته های مرتبط:مهندسی عمران آب و فاضلاب،مهندسی تکنولوژی آب و فاضلاب،مهندسی آب و فاضلاب،محیط زیست،مهندسی بهداشت محیط،مهندسی آب،مهندسی شیمی و...
امیرحسین ستوده بیدختی
فرآيند انعقاد و لخته سازی
۱۳۹۰/۱۲/۱۱
11:45
|
فرآيند انعقاد و لخته سازی
فرايند انعقاد شيميايی در تصفيه آب می تواند توام با ته نشينی و يا بدون ته نشينی باشد. بحث انعقاد شامل جزئيات استفاده از مواد منعقدکننده و پليمر الكتروليتها می باشد. مراحل انعقاد فلوکولاسيون و زلالســازی در تصفيه آبهای سطحی معمــول است. فرايند انعقاد و لخته سازی برای حذف مواد کلوئيدی مولد کدورت، رنگ (مواد آلی طبيعی) و آلک (فيتوپلانکتون) باکتريها و ويروسها می باشد.
سيستمهای متعارف تصفيه شامل انعقاد، لخته سازی، زلالسازی و متعاقب آن فيلتر شنی تند می باشد. مواد منعقد كننده شيميايی برای خنثی سازی بار الکتريکی ذرات کلوئيدی به آب تزريق میشوند تا امکان توده ای شدن آنها فراهم آيد. پس از تزريق مواد، اختلاط سريع آب با مواد شيميايی در مرحله انعقاد صورت ميگيرد. آب پس از تزريق مواد شيميايی منعقدکننده و كمك منعقدكننده وارد حوضچه فلوکولاسيون می شود. اختلاط ملايم آب در حوضچه لخته سازی برای ايجاد توده های سنگينی قابل ته نشينی صورت می گيرد.
مواد شيميايي منعقدکننده و کمک منعقدکننده
مواد منعقدکننده مواد شيميايی هستند که برای قابل ته نشينی ساختن ذرات بخصوص ذرات کلوئيدی در آب استفاده می شوند. مواد کمک منعقد کننده موادی هستند که برای کمک در تشکيل توده با لخته و بهبود فرآيند انعقاد استفاده میشوند.
مواد منعقدکننده شامل موادي دارای پايه آلومينيوم يا آهن مانند سولفات آلومينيوم يا سولفات آهن يا کلرايد پلی آلومينيوم يا كلرايد آهن ميباشند كه از ترکيبات پلی الکتروليتها به عنوان منعقدکننده يا کمک منعقد کننده استفاده میشود. از پلی الكتروليتها مانند پلی آمينها، پلی آکريل آميدها برای آبهای دارای کدورت کم و رنگ کم در روش فيلتراسيون مستقيم استفاده میشود. پلی الکتروليتها ممکن است کاتيونی، آنيونی و يا آمفوتريک باشند.
فرايند انعقاد شيميايی در تصفيه آب می تواند توام با ته نشينی و يا بدون ته نشينی باشد. بحث انعقاد شامل جزئيات استفاده از مواد منعقدکننده و پليمر الكتروليتها می باشد. مراحل انعقاد فلوکولاسيون و زلالســازی در تصفيه آبهای سطحی معمــول است. فرايند انعقاد و لخته سازی برای حذف مواد کلوئيدی مولد کدورت، رنگ (مواد آلی طبيعی) و آلک (فيتوپلانکتون) باکتريها و ويروسها می باشد.
سيستمهای متعارف تصفيه شامل انعقاد، لخته سازی، زلالسازی و متعاقب آن فيلتر شنی تند می باشد. مواد منعقد كننده شيميايی برای خنثی سازی بار الکتريکی ذرات کلوئيدی به آب تزريق میشوند تا امکان توده ای شدن آنها فراهم آيد. پس از تزريق مواد، اختلاط سريع آب با مواد شيميايی در مرحله انعقاد صورت ميگيرد. آب پس از تزريق مواد شيميايی منعقدکننده و كمك منعقدكننده وارد حوضچه فلوکولاسيون می شود. اختلاط ملايم آب در حوضچه لخته سازی برای ايجاد توده های سنگينی قابل ته نشينی صورت می گيرد.
مواد شيميايي منعقدکننده و کمک منعقدکننده
مواد منعقدکننده مواد شيميايی هستند که برای قابل ته نشينی ساختن ذرات بخصوص ذرات کلوئيدی در آب استفاده می شوند. مواد کمک منعقد کننده موادی هستند که برای کمک در تشکيل توده با لخته و بهبود فرآيند انعقاد استفاده میشوند.
مواد منعقدکننده شامل موادي دارای پايه آلومينيوم يا آهن مانند سولفات آلومينيوم يا سولفات آهن يا کلرايد پلی آلومينيوم يا كلرايد آهن ميباشند كه از ترکيبات پلی الکتروليتها به عنوان منعقدکننده يا کمک منعقد کننده استفاده میشود. از پلی الكتروليتها مانند پلی آمينها، پلی آکريل آميدها برای آبهای دارای کدورت کم و رنگ کم در روش فيلتراسيون مستقيم استفاده میشود. پلی الکتروليتها ممکن است کاتيونی، آنيونی و يا آمفوتريک باشند.
مسايل كيفی آب زيرزميني كه منشا آنها بالاي سطح آب است
۱۳۹۰/۱۱/۰۱
0:2
|
مسايل كيفي آب زيرزميني كه منشا آنها بالاي سطح آب است
•مخازن جمعآوري فاضلاب، چاه فاضلاب، توالتها :
شايد دليل اصلي آلودگي آبهاي زيرزميني در ايالات متحده ناشي از مخازن جمعآوري فاضلاب، چاههاي فاضلاب، و توالتها باشد. بطور جداگانه از اهميت كمي برخوردارند، اما در حالت كلي، اين وسايل از اهميت بالايي برخوردارند زيرا آنها بسيار فراوان هستند و در هرجا سيستم تصفيهي فاضلاب شهري سا خصوصي استفاده نشده است. تعداد سيستمهاي دفع فاضلاب در محل، حدود 22 ميليون است و تقريبا 1 تريليون گالن فاضلاب را تخليه ميكنند. مخازن جمعآوري فاضلاب حدود 85 درصد سيستم در حال استفاده را تشكيل ميدهد.
آلودگيهاي بيولوژيكي آبهاي زيرزميني به طور گستردهاي شناخته شدهاند. در مناطقي كه تراكم مخازن تخليهي فاضلاب بطور غيرمعمول بالاست و خاكها نفوذپذير هستند، اين نحوهي دفع فاضلاب باعث آلودگي آبهاي زيرزميني منطقه ميشود.
•آبگيرهاي سطحي :
آبگيرهاي سطحي، شامل تالابها و درياچهها، و به طور كلي دربرگيرندهي گودبرداريهاي نسبتا سطحي، هستند. آنها در كاربريهاي شهري، صنعتي، و كشاورزي براي تصفيه، نگهداري، و دفع فاضلابهاي خطرناك و بيخطر، مورد استفاده هستند. درطي ارزيابي آبگيرهاي سطحي (EPA , 1983)، بيش از 180000 آبگير درون، حدود 80000 سايت قرار داده شد. نزديك به نيمي از اين سايتها در مناطقي كه خيلي نازك و نفوذپذير بودند، قرار داشت، و بيش از نيمي از اينها شامل فاضلابهاي صنعتي بود.
مسايل خاصي در ارتباط با آبگيرهاي سطحي در زمينهاي آهكي با سوراخهاي گسترده در نزديكي سطح، ايجاد شد. آلودگيها به درون سوراخها فر ريخت و در بعضي موارد چندين مايل دروتر فاضلابها دوباره پديدار شدند. چاهها توليدي ناشي از حفرههاي زيرزميني ميتوانند به آساني آلوده شوند و باعث شيوع بيماريهاي واگيردار شوند.
•مخازن جمعآوري فاضلاب، چاه فاضلاب، توالتها :
شايد دليل اصلي آلودگي آبهاي زيرزميني در ايالات متحده ناشي از مخازن جمعآوري فاضلاب، چاههاي فاضلاب، و توالتها باشد. بطور جداگانه از اهميت كمي برخوردارند، اما در حالت كلي، اين وسايل از اهميت بالايي برخوردارند زيرا آنها بسيار فراوان هستند و در هرجا سيستم تصفيهي فاضلاب شهري سا خصوصي استفاده نشده است. تعداد سيستمهاي دفع فاضلاب در محل، حدود 22 ميليون است و تقريبا 1 تريليون گالن فاضلاب را تخليه ميكنند. مخازن جمعآوري فاضلاب حدود 85 درصد سيستم در حال استفاده را تشكيل ميدهد.
آلودگيهاي بيولوژيكي آبهاي زيرزميني به طور گستردهاي شناخته شدهاند. در مناطقي كه تراكم مخازن تخليهي فاضلاب بطور غيرمعمول بالاست و خاكها نفوذپذير هستند، اين نحوهي دفع فاضلاب باعث آلودگي آبهاي زيرزميني منطقه ميشود.
•آبگيرهاي سطحي :
آبگيرهاي سطحي، شامل تالابها و درياچهها، و به طور كلي دربرگيرندهي گودبرداريهاي نسبتا سطحي، هستند. آنها در كاربريهاي شهري، صنعتي، و كشاورزي براي تصفيه، نگهداري، و دفع فاضلابهاي خطرناك و بيخطر، مورد استفاده هستند. درطي ارزيابي آبگيرهاي سطحي (EPA , 1983)، بيش از 180000 آبگير درون، حدود 80000 سايت قرار داده شد. نزديك به نيمي از اين سايتها در مناطقي كه خيلي نازك و نفوذپذير بودند، قرار داشت، و بيش از نيمي از اينها شامل فاضلابهاي صنعتي بود.
مسايل خاصي در ارتباط با آبگيرهاي سطحي در زمينهاي آهكي با سوراخهاي گسترده در نزديكي سطح، ايجاد شد. آلودگيها به درون سوراخها فر ريخت و در بعضي موارد چندين مايل دروتر فاضلابها دوباره پديدار شدند. چاهها توليدي ناشي از حفرههاي زيرزميني ميتوانند به آساني آلوده شوند و باعث شيوع بيماريهاي واگيردار شوند.
منابع آلاينده مؤثر بر كاهش كيفيت آب زيرزميني در زير سطح آب زيرزمينی
۱۳۹۰/۱۱/۰۱
0:2
|
منابع آلاينده مؤثر بر كاهش كيفيت آب زيرزميني در زير سطح آب زيرزميني
•دفع زبالهها در گودالهاي مرطوب :
در پي توقف فعاليتها متنوع حفاري معدن، گودالها معمولا رها ميشوند؛ در نهايت آنها ممكن است با آب پر شوند. اين گودالهاي مرطوب به عنوان مركز دفن زباله براي پسماندهاي مايع و جامد مورد استفاده قرار ميگيرند. اين پسماندها، كه بطور مستقيم با آبخوان در ارتباط هستند، ممكن است باعث آلودگيهاي شديد شوند. علاوه بر اين، ممكن است به علت نوسانات فصلي سطح آب زيرزميني، مايعات غليظ خروجي از اين پسماندها توليد شوند.
قبل از سال 1960 در معدن فلزات سرب-روي در شمال شرقي ايلينويز ، پسماندهاي توليدي درون يك معدن استخراج متروكه تخليه شدند. اين پسماندها كه به آرامي در آب زيرزميني حركت ميكردند، چندين چاه كشاورزي را آلوده كردند. تحليل آب در چند چاه، غلظت بالاي آهن، گوگرد، مواد جامد محلول، و از همه مهمتر، فلزات سنگين و سيانيد (سم كشنده) را نشان داد.
•كانالها و چاههاي زهكشي كشاورزي :
در مكانهايي كه مواد سطحي شامل رس سنگين هستند، زمينهاي مسطح ممكن است بد دانهبندي شده باشند و دربرگيرندهي تالابها و مردابهاي نسبتا زيادي باشند. عموما زهكشي اين گونه زمينها با چاههاي زهكشي انجام ميشوند. چاه زهكشي كه صرفا عمودي است، يك حفرهي پوششدار در زمين يا در كف تالاب است كه به آب اجازه ميدهد در عمقهاي پايينتر، مواد نوذپذيرتر، زهكشي شود. آبهاي زهكشي شده ممكن است حاوي مواد شيميايي كشاورزي و باكتريها باشند.
حفر كانالهاي جريان ممكن است سطح سفرهي آب زيرزميني را كاهش دهد. كه در مكانهايي كه خطوط حائل آب شور-شيرين كم عمق است، كاهش سطح آب (با پمپاژ يا كانالكشي يا ديگر عوامل) ممكن است باعث مهاجرت اب شور به سمت بالا شود؛ و ممكن است درون كانالها نيز جريان پيدا كند.
•دفع زبالهها در گودالهاي مرطوب :
در پي توقف فعاليتها متنوع حفاري معدن، گودالها معمولا رها ميشوند؛ در نهايت آنها ممكن است با آب پر شوند. اين گودالهاي مرطوب به عنوان مركز دفن زباله براي پسماندهاي مايع و جامد مورد استفاده قرار ميگيرند. اين پسماندها، كه بطور مستقيم با آبخوان در ارتباط هستند، ممكن است باعث آلودگيهاي شديد شوند. علاوه بر اين، ممكن است به علت نوسانات فصلي سطح آب زيرزميني، مايعات غليظ خروجي از اين پسماندها توليد شوند.
قبل از سال 1960 در معدن فلزات سرب-روي در شمال شرقي ايلينويز ، پسماندهاي توليدي درون يك معدن استخراج متروكه تخليه شدند. اين پسماندها كه به آرامي در آب زيرزميني حركت ميكردند، چندين چاه كشاورزي را آلوده كردند. تحليل آب در چند چاه، غلظت بالاي آهن، گوگرد، مواد جامد محلول، و از همه مهمتر، فلزات سنگين و سيانيد (سم كشنده) را نشان داد.
•كانالها و چاههاي زهكشي كشاورزي :
در مكانهايي كه مواد سطحي شامل رس سنگين هستند، زمينهاي مسطح ممكن است بد دانهبندي شده باشند و دربرگيرندهي تالابها و مردابهاي نسبتا زيادي باشند. عموما زهكشي اين گونه زمينها با چاههاي زهكشي انجام ميشوند. چاه زهكشي كه صرفا عمودي است، يك حفرهي پوششدار در زمين يا در كف تالاب است كه به آب اجازه ميدهد در عمقهاي پايينتر، مواد نوذپذيرتر، زهكشي شود. آبهاي زهكشي شده ممكن است حاوي مواد شيميايي كشاورزي و باكتريها باشند.
حفر كانالهاي جريان ممكن است سطح سفرهي آب زيرزميني را كاهش دهد. كه در مكانهايي كه خطوط حائل آب شور-شيرين كم عمق است، كاهش سطح آب (با پمپاژ يا كانالكشي يا ديگر عوامل) ممكن است باعث مهاجرت اب شور به سمت بالا شود؛ و ممكن است درون كانالها نيز جريان پيدا كند.
تاريخچه كاريز (قنات) در ايران
۱۳۹۰/۱۰/۲۶
13:9
|
ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به ابتکار جدیدی زده که آن را
قنات یا کهریز نام گذاردهاند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون
بینظیر است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیر زمینی را جمع آوری
کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمههای طبیعی ، آب آن در تمام طول
سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن جاری گردد.
کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شود تا آب از آن جریان یابد میگویند. کاریز کانالی است که از دیرباز برای مدیریت آب در زمین میساختهاند. رشته چاهی است که از «چاه مادر» سرچشمه میگیرد و ممکن است هزارها متر به طول بیانجامد که سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به سطح زمین میرسند ودر جای معینی به روی زمین میآیند.
پيشينه
طولانی ترین کاریز جهان و عمیق ترین چاه مادر در شهرستان گناباد قرار دارد که تاریخ کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن میرسد. ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بینظیر بوده است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمههای طبیعی ، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن(زمین) جاری گردد. کاریز که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج-شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد، با این وجود هنوز هم این روش استفاده از آب ، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک است. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفتهاست.
گوبلو معتقد است که کاریز، ابتدا یک فن آبیاری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنیک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زیرزمینی مزاحم (زه آبها) به هنگام حفر معادن بودهاست.... تردیدی نیست که در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمالاً «روی» موجود در کوههای زاگرس، در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بهرهبرداری شدهاست.
مشخصات کاریز
کاریز، تشکیل شده از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک مجرای تونل مانند زیرزمینی و چندین چاه عمودی که مجرا یا تونل زیر زمینی را در فواصل مشخص با سطح زمین مرتبط میسازد، دارد. چاهها- که به آنها در موقع حفر، میله هم گفته میشود-علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده به خارج، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام میدهند و راه ارتباطی برای لایروبی، تعمیر و بازدید از داخل کاریز نیز به شمار میروند
کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شود تا آب از آن جریان یابد میگویند. کاریز کانالی است که از دیرباز برای مدیریت آب در زمین میساختهاند. رشته چاهی است که از «چاه مادر» سرچشمه میگیرد و ممکن است هزارها متر به طول بیانجامد که سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به سطح زمین میرسند ودر جای معینی به روی زمین میآیند.
پيشينه
طولانی ترین کاریز جهان و عمیق ترین چاه مادر در شهرستان گناباد قرار دارد که تاریخ کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن میرسد. ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بینظیر بوده است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمههای طبیعی ، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن(زمین) جاری گردد. کاریز که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج-شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد، با این وجود هنوز هم این روش استفاده از آب ، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک است. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفتهاست.
گوبلو معتقد است که کاریز، ابتدا یک فن آبیاری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنیک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زیرزمینی مزاحم (زه آبها) به هنگام حفر معادن بودهاست.... تردیدی نیست که در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمالاً «روی» موجود در کوههای زاگرس، در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بهرهبرداری شدهاست.
مشخصات کاریز
کاریز، تشکیل شده از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک مجرای تونل مانند زیرزمینی و چندین چاه عمودی که مجرا یا تونل زیر زمینی را در فواصل مشخص با سطح زمین مرتبط میسازد، دارد. چاهها- که به آنها در موقع حفر، میله هم گفته میشود-علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده به خارج، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام میدهند و راه ارتباطی برای لایروبی، تعمیر و بازدید از داخل کاریز نیز به شمار میروند
منابع آلودگی آب زيرزميني كه از سطح زمين ناشي ميشوند
۱۳۹۰/۱۰/۲۳
16:40
|
منابع آلودگی آب زيرزميني كه از سطح زمين ناشي ميشوند
•نفوذ آبهاي آلوده :
آبدهي بيشتر چاههاي بهرهبرداريكننده از آبخوان، توسط نفوذ آبهاي سطحي حمايت ميشود (شكل 1). در حقيقت، بيش از نيمي از آبدهي چاه مستقيما از ورود آبهاي سطحي مجاور تامين شود كه ممكن است آلوده باشند. با مهاجرت آب درون زمين، مقداري از مواد حذف يا رقيق ميشوند، مخصوصا كه جريان آب از ميان فيلترهايي، مانند شن وماسه، يا مواد زيستي (مواد آلي) عبور ميكند. اگر جريان از (سوراخهاي) بازشدگيهاي بزرگ، مانند سوراخهايي كه در آبخوانهاي كربناتي هستند، عبور كند احتمالا تصفيه صورت نميگيرد. كلرايد، نيترات، و چندين تركيب آلي، كه اكثرا متحرك هستند، بصورت آزادانه با آب حركت ميكنند، و با فيلتراسيون حذف نميشوند.
مثالهايي از تفكيك منابع آب زيرزميني با فيلتراسيون ذكرشده براي آبهاي سطحي آلوده، گسترده و زياد هستند. در موارد زيادي، آلودگي ناشي از دفع مستقيم پسابهاي صنعتي و شهري درون جريان آب است، كه سپس درون آبخوان مجاور وارد ميشود. در شرايط هيدرولوژي مانند اين، ممكن است چندين ماه يا حتي سال لازم باشد تا آلايندهها به چاه برسند.
•مكان دفع مواد پسماند مايع و جامد :
يك دليل آلودگي آبهاي زيرزميني دفع مواد پسماند بطور مستقيم درون سطح زمين، است. مانند كودهاي كشاورزي، لجنها، زبالهها، و پسماندهاي صنعتي. اين زبالهها ممكن است بصورت تپههاي مجزا باشند يا در سطح زمين پخش شوند. اگر زبالهها شامل مواد قابل حل باشند، ميتوانند نفوذ كنند. مسايل مشابه ميتواند در مجاورت گونههاي مختلف انبار ذخيرهسازي رخ دهد.
•ذخيرهسازي در انبارها، پسماندها، و مواد فاسد :
شايد مثال اوليهي آلودگي ناشي از انبارهاي ذخيرهسازي در آبهاي زيرزميني، مخازن حفاظت نشدهي نمك يخزدائي (كلرايد كلسيم يا سديم) است، كه معمولا با ماسه مخلوط شده و براي نگهداري در بسياري از بزرگراهها استفاده ميشود. نمك به سرعت حل ميشود و نفوذ ميكند يا با رواناب جاري ميشود. متوسط اندازهي انبارهاي ذخيرهسازي ممكن است دربرگيرندهي 150 تا 250 تن نمك، با افزودنيهايي مانند نمك اسيد فروسيانيك داراي تركيبات آهن، و نمك اسيد فروسيانيك سديم، و شايد فسفات و نمك اسيد كروميك براي كاهش خوردگي، باشد (Williams، 1984).
انبارهاي ذخيرهسازي ديگر شامل زغال سنگ، سنگ معدن فلزي، فسفاتها، و سنگ گچ، است. سنگهاي معدني سولفيد فلزي و زغال سنگ، زمانيكه در معرض هوا قرار ميگيرند، ممكن است تشكيل اسيد خشك بدهند، و در نتيجهي كم شدن pH آب، ممكن است مواد افزودني معدني يا ديگر مواد تشكيل دهندهي زمين، حل شوند.
پسماندها، كه شامل سنگ معدني با درجهي بسيار پايين تصفيه، هستند، كه ممكن است آبهاي اسيدي توليد كنند. آنها معمولا با تالابهاي مورد استفاده براي دفع زبالههاي معدني ناشي از پاكسازي و اشباع از سنگ معدن، در ارتباط هستند. به عنوان يك قانون كلي، تالابهاي پسماند بودن پوشش هستند، و هنگاميكه با دوغاب پر ميشوند، آزاد (رها) ميشوند؛ آنها ممكن است به عنوان منابع اسيد، فلزات، مواد جامد محلول، و راديواكتيويته، بكار روند.
مواد پسماند يا باقيمانده كه در طي حفر معدن توليد شدهاند، مواد فاسد ناميده ميشوند. بيش از يك قرن، مواد فاسد سولفيد آهن غني شده، به عنوان منبع اصلي زهكشي معدن اسيد در زمينهاي زغالسنگ شرقي و در معادن سولفيد فلزات، بكار گرفته شد.
•انبارهاي زباله و آشغال :
درطي دو دههي گذشته، محققان ديدگاه جدي در مورد اثرات زيستمحيطي انبارهاي موقتي، داشتهاند. روانابهايي كه در ميان تفالههاي آشغال نفوذ ميكنند، يك مجموعهي گسترده از مواد بيولوژيكي و شيميايي را جمعآوري ميكند. سيالات حاصل، يا مايعات ناشي از عبور از زبالهها، ممكن است مواد معدني بسيار زيادي جمع كنند، و نفوذ كنند، كه برخي از مواد تشكيل دهندهي آن ممكن است تجزيه يا حذف نشوند.
•نفوذ آبهاي آلوده :
آبدهي بيشتر چاههاي بهرهبرداريكننده از آبخوان، توسط نفوذ آبهاي سطحي حمايت ميشود (شكل 1). در حقيقت، بيش از نيمي از آبدهي چاه مستقيما از ورود آبهاي سطحي مجاور تامين شود كه ممكن است آلوده باشند. با مهاجرت آب درون زمين، مقداري از مواد حذف يا رقيق ميشوند، مخصوصا كه جريان آب از ميان فيلترهايي، مانند شن وماسه، يا مواد زيستي (مواد آلي) عبور ميكند. اگر جريان از (سوراخهاي) بازشدگيهاي بزرگ، مانند سوراخهايي كه در آبخوانهاي كربناتي هستند، عبور كند احتمالا تصفيه صورت نميگيرد. كلرايد، نيترات، و چندين تركيب آلي، كه اكثرا متحرك هستند، بصورت آزادانه با آب حركت ميكنند، و با فيلتراسيون حذف نميشوند.
مثالهايي از تفكيك منابع آب زيرزميني با فيلتراسيون ذكرشده براي آبهاي سطحي آلوده، گسترده و زياد هستند. در موارد زيادي، آلودگي ناشي از دفع مستقيم پسابهاي صنعتي و شهري درون جريان آب است، كه سپس درون آبخوان مجاور وارد ميشود. در شرايط هيدرولوژي مانند اين، ممكن است چندين ماه يا حتي سال لازم باشد تا آلايندهها به چاه برسند.
•مكان دفع مواد پسماند مايع و جامد :
يك دليل آلودگي آبهاي زيرزميني دفع مواد پسماند بطور مستقيم درون سطح زمين، است. مانند كودهاي كشاورزي، لجنها، زبالهها، و پسماندهاي صنعتي. اين زبالهها ممكن است بصورت تپههاي مجزا باشند يا در سطح زمين پخش شوند. اگر زبالهها شامل مواد قابل حل باشند، ميتوانند نفوذ كنند. مسايل مشابه ميتواند در مجاورت گونههاي مختلف انبار ذخيرهسازي رخ دهد.
•ذخيرهسازي در انبارها، پسماندها، و مواد فاسد :
شايد مثال اوليهي آلودگي ناشي از انبارهاي ذخيرهسازي در آبهاي زيرزميني، مخازن حفاظت نشدهي نمك يخزدائي (كلرايد كلسيم يا سديم) است، كه معمولا با ماسه مخلوط شده و براي نگهداري در بسياري از بزرگراهها استفاده ميشود. نمك به سرعت حل ميشود و نفوذ ميكند يا با رواناب جاري ميشود. متوسط اندازهي انبارهاي ذخيرهسازي ممكن است دربرگيرندهي 150 تا 250 تن نمك، با افزودنيهايي مانند نمك اسيد فروسيانيك داراي تركيبات آهن، و نمك اسيد فروسيانيك سديم، و شايد فسفات و نمك اسيد كروميك براي كاهش خوردگي، باشد (Williams، 1984).
انبارهاي ذخيرهسازي ديگر شامل زغال سنگ، سنگ معدن فلزي، فسفاتها، و سنگ گچ، است. سنگهاي معدني سولفيد فلزي و زغال سنگ، زمانيكه در معرض هوا قرار ميگيرند، ممكن است تشكيل اسيد خشك بدهند، و در نتيجهي كم شدن pH آب، ممكن است مواد افزودني معدني يا ديگر مواد تشكيل دهندهي زمين، حل شوند.
پسماندها، كه شامل سنگ معدني با درجهي بسيار پايين تصفيه، هستند، كه ممكن است آبهاي اسيدي توليد كنند. آنها معمولا با تالابهاي مورد استفاده براي دفع زبالههاي معدني ناشي از پاكسازي و اشباع از سنگ معدن، در ارتباط هستند. به عنوان يك قانون كلي، تالابهاي پسماند بودن پوشش هستند، و هنگاميكه با دوغاب پر ميشوند، آزاد (رها) ميشوند؛ آنها ممكن است به عنوان منابع اسيد، فلزات، مواد جامد محلول، و راديواكتيويته، بكار روند.
مواد پسماند يا باقيمانده كه در طي حفر معدن توليد شدهاند، مواد فاسد ناميده ميشوند. بيش از يك قرن، مواد فاسد سولفيد آهن غني شده، به عنوان منبع اصلي زهكشي معدن اسيد در زمينهاي زغالسنگ شرقي و در معادن سولفيد فلزات، بكار گرفته شد.
•انبارهاي زباله و آشغال :
درطي دو دههي گذشته، محققان ديدگاه جدي در مورد اثرات زيستمحيطي انبارهاي موقتي، داشتهاند. روانابهايي كه در ميان تفالههاي آشغال نفوذ ميكنند، يك مجموعهي گسترده از مواد بيولوژيكي و شيميايي را جمعآوري ميكند. سيالات حاصل، يا مايعات ناشي از عبور از زبالهها، ممكن است مواد معدني بسيار زيادي جمع كنند، و نفوذ كنند، كه برخي از مواد تشكيل دهندهي آن ممكن است تجزيه يا حذف نشوند.
منابع آلودگی آب های زيرزمينی
۱۳۹۰/۱۰/۲۲
2:22
|
منابع آلودگی آب های زيرزمينی
در صورت حركت آب در چرخهي هيدرولوژيك، كيفيت آن در پاسخ به اختلافات محيطهايي كه از ميان آن عبور ميكند، تغيير ميكند. اين تغييرات ممكن است طبيعي يا ساختهي دست بشر باشد؛ در برخي موارد، ميتوان آنها را كنترل كرد، در موارد ديگر نميتوان چنين كاري كرد، اما در بيشتر موارد ميتوان آنها را به منظور محدود كردن تغييرات مضر كيفي آب، مديريت كرد.
كيفيت بيولوژيكي، شيميايي، و فيزيكي آب ممكن است در محدودهي وسيعي قرار بگيرد. در حقيقت، اغلب تشخيص منشا (طبيعي يا ساخته دست بشر) مشكلات كيفي آب ناممكن يا خيلي دشوار است. كيفيت طبيعي در نوع و مقدار مواد محلول و نامحلول كه آب با آنها در تماس است، منعكس ميشود. عموما آب سطحي داراي مواد جامد حلشدهي كمتري نسبت به آبهاي زيرزميني است، با اين حال در بسياري زمانها كه رواناب آب زيرزميني منبع اصلي جريانهاي سطحي است، كيفيت آب سطحي وزيرزميني يكسان است. در مورد رواناب سطحي، جريانها ممكن است شامل مقادير زياد مواد معلق و، در بعضي شرايط، مقادير زياد جامدات حلشده، باشند. با اين حال، اكثرا در طي نرخ های بالای جريانهای سطحي، غلظت مواد معدني محلول كم است.
اگرچه كيفيت مواد شيميايي آب در سطح يا آبخوانهای كم عمق (سطحی) از يك زمان به بعد در يك محدوده مناسب قرار ميگيرد، در آبهاي زيرزمينی عميقتر، حداقل در مقياس محلي كه آبخوان تحت پمپاژ قرار نميگيرد، توسط خصوصيات فيزيكي و شيميايي تقريبا ثابت، مشخص ميشوند. به عنوان يك قانون كلي، مواد جامد محلول با عمق و زمان، و فاصلهي كه آب در زمين طي ميكند، افزايش مييابند.
در صورت حركت آب در چرخهي هيدرولوژيك، كيفيت آن در پاسخ به اختلافات محيطهايي كه از ميان آن عبور ميكند، تغيير ميكند. اين تغييرات ممكن است طبيعي يا ساختهي دست بشر باشد؛ در برخي موارد، ميتوان آنها را كنترل كرد، در موارد ديگر نميتوان چنين كاري كرد، اما در بيشتر موارد ميتوان آنها را به منظور محدود كردن تغييرات مضر كيفي آب، مديريت كرد.
كيفيت بيولوژيكي، شيميايي، و فيزيكي آب ممكن است در محدودهي وسيعي قرار بگيرد. در حقيقت، اغلب تشخيص منشا (طبيعي يا ساخته دست بشر) مشكلات كيفي آب ناممكن يا خيلي دشوار است. كيفيت طبيعي در نوع و مقدار مواد محلول و نامحلول كه آب با آنها در تماس است، منعكس ميشود. عموما آب سطحي داراي مواد جامد حلشدهي كمتري نسبت به آبهاي زيرزميني است، با اين حال در بسياري زمانها كه رواناب آب زيرزميني منبع اصلي جريانهاي سطحي است، كيفيت آب سطحي وزيرزميني يكسان است. در مورد رواناب سطحي، جريانها ممكن است شامل مقادير زياد مواد معلق و، در بعضي شرايط، مقادير زياد جامدات حلشده، باشند. با اين حال، اكثرا در طي نرخ های بالای جريانهای سطحي، غلظت مواد معدني محلول كم است.
اگرچه كيفيت مواد شيميايي آب در سطح يا آبخوانهای كم عمق (سطحی) از يك زمان به بعد در يك محدوده مناسب قرار ميگيرد، در آبهاي زيرزمينی عميقتر، حداقل در مقياس محلي كه آبخوان تحت پمپاژ قرار نميگيرد، توسط خصوصيات فيزيكي و شيميايي تقريبا ثابت، مشخص ميشوند. به عنوان يك قانون كلي، مواد جامد محلول با عمق و زمان، و فاصلهي كه آب در زمين طي ميكند، افزايش مييابند.
بررسي انواع لوله براي انتقال آب و آبرسانی شهری
۱۳۹۰/۱۰/۰۸
0:3
|
بررسي انواع لوله براي انتقال آب
مقدمه
به طور كلي در خطوط انتقال آب با توجه به ويژگي هاي هر طرح از انواع مختلف لوله استفاده مي گردد . در اين طرح براي انتخاب لوله پارامترهاي مشروحه زير مورد توجه قرارگرفته است :
قطر لوله ، مقاومت مكانيكي ، نوع اتصال ، مسايل تعميراتي و نگهداري ، عمر مفيد ، تجربه كاربردي ، تأثير عوامل اجرايي …
با در نظر گرفتن پارامترهاي فوق الذكر و بررسي هاي انجام شده ، براي اين طرح پنج نوع لوله ، چدن نشكن ، فولادي و آزبست سيمان و GRP و پلي اتلين مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است .
بنابراين با عنايت به مراتب فوق جهت انتخاب جنس و نوع لوله براي خط انتقال در طرح به لحاظ اقتصادي و فني به شرح زير مورد مطالعه قرار گرفته است .
لوله چدن نشكن ( داكتيل )
اين لوله از نظر خصوصيات مكانيكي و تحمل با خارجي مقاومت خوبي دارد و به علت سنگيني وزن در طولهاي كوتاهتري ( در حدود 5/5 متر ) توليد مي شوند . در ساخت لوله ريخته گري به روش گريز از مركز صورت مي گيرد و نحوه اتصال لوله به دو روش فشاري و گلند بولتي مي باشد . نوع فشاري را سازندگان با نامهايي نظير تايلوكس – تايتون و … مي نامند . اين اتصال را اتصال خودكار نيز مي گويند . اتصال نوع گلند و بولتي از نوع قديمي اتصالات چدني و چدن نشكن است .
دو كارخانه از سازندگان معتبر اين نوع از لوله ها عبارتند از :
1-لوله سازي خوزستان كه در كاخانه آن در اهواز مي باشد و حداكثر تا قطر اسمي 600 ميليمتر توليد مي نمايد و اتصا لا ت اين لوله ها از نوع تايتون مي باشد .
توليدات كارخانه فاقد اندود داخلي و پوشش خارجي است ( فقط با قير مذاب اندود شده اند ) و در صورت ضرورت لازمست اين امر به سفارش خريدار انجام شود .
2-ماشين سازي ايران كه كارخانه آن در 10 كيلومتري جاده ساوه ( نزديك تهران ) واقع شده و تا قطر اسمي 700 ميليمتر توليد مي نمايد و براساس نشريه هاي اين كارخانه امكان ساخت لوله تا قطر 1000 ميليمتر وجود دارد . توليدات اين كارخانه نيز فاقد داخلي و پوشش خارجي است (فقط با قير مذاب اندود شده اند ) و در صورت ضرورت لازم است اين امر به سفارش خريدار انجام شود .
مقدمه
به طور كلي در خطوط انتقال آب با توجه به ويژگي هاي هر طرح از انواع مختلف لوله استفاده مي گردد . در اين طرح براي انتخاب لوله پارامترهاي مشروحه زير مورد توجه قرارگرفته است :
قطر لوله ، مقاومت مكانيكي ، نوع اتصال ، مسايل تعميراتي و نگهداري ، عمر مفيد ، تجربه كاربردي ، تأثير عوامل اجرايي …
با در نظر گرفتن پارامترهاي فوق الذكر و بررسي هاي انجام شده ، براي اين طرح پنج نوع لوله ، چدن نشكن ، فولادي و آزبست سيمان و GRP و پلي اتلين مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است .
بنابراين با عنايت به مراتب فوق جهت انتخاب جنس و نوع لوله براي خط انتقال در طرح به لحاظ اقتصادي و فني به شرح زير مورد مطالعه قرار گرفته است .
لوله چدن نشكن ( داكتيل )
اين لوله از نظر خصوصيات مكانيكي و تحمل با خارجي مقاومت خوبي دارد و به علت سنگيني وزن در طولهاي كوتاهتري ( در حدود 5/5 متر ) توليد مي شوند . در ساخت لوله ريخته گري به روش گريز از مركز صورت مي گيرد و نحوه اتصال لوله به دو روش فشاري و گلند بولتي مي باشد . نوع فشاري را سازندگان با نامهايي نظير تايلوكس – تايتون و … مي نامند . اين اتصال را اتصال خودكار نيز مي گويند . اتصال نوع گلند و بولتي از نوع قديمي اتصالات چدني و چدن نشكن است .
دو كارخانه از سازندگان معتبر اين نوع از لوله ها عبارتند از :
1-لوله سازي خوزستان كه در كاخانه آن در اهواز مي باشد و حداكثر تا قطر اسمي 600 ميليمتر توليد مي نمايد و اتصا لا ت اين لوله ها از نوع تايتون مي باشد .
توليدات كارخانه فاقد اندود داخلي و پوشش خارجي است ( فقط با قير مذاب اندود شده اند ) و در صورت ضرورت لازمست اين امر به سفارش خريدار انجام شود .
2-ماشين سازي ايران كه كارخانه آن در 10 كيلومتري جاده ساوه ( نزديك تهران ) واقع شده و تا قطر اسمي 700 ميليمتر توليد مي نمايد و براساس نشريه هاي اين كارخانه امكان ساخت لوله تا قطر 1000 ميليمتر وجود دارد . توليدات اين كارخانه نيز فاقد داخلي و پوشش خارجي است (فقط با قير مذاب اندود شده اند ) و در صورت ضرورت لازم است اين امر به سفارش خريدار انجام شود .
بهره برداری از آبهای زیرزمینی توسط قنات
۱۳۹۰/۰۹/۲۵
0:8
|
تاریخچه قنات
بهره برداری از آبهای زیرزمینی توسط چاه و قنات پیشینه قدیمی ایرانیان بوده است. قنات که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از قناتهای ایران، از پنج یا شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد.
با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد، مع هذا هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک را تشکیل میدهد.
این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفته است.
چگونگی ابداع قنات
گوبلو معتقد است که قنات ابتدا یک فن آبیاری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنیک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زیرزمینی مزاحم (زه آبها) به هنگام حفر معادن بوده است.... تردیدی نیست که در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمالاً «رویِ» موجود در کوههای زاگرس، در جریان هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بهرهبرداری شده است.
ساختمان و مشخصات قنات
قنات عبارت از یك گالری یا تونل زیرزمینی میباشد که در دامنه های آبرفتی حفر می شود. قسمتی از این تونل در زیر سطح ایستابی واقع شده و بخشی دیگر از تونل كه آب را به سطح زمین هدایت می كند در بالای سطح ایستابی قرار گرفته است. در واقع قنات مجموعه ای از چند میله ( چاه ) و یك كوره ( تونل) زیرزمینی است كه با شیبی كمتر از شیب سطح زمین آب موجود در لایه های آبدار مناطق مرتفع زمین را به كمك نیروی ثقل و بدون كاربرد نیروی كشش و هیچ نوع انرژی الكتریكی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع آوری كرده و به نقاط پست تر می رساند.
مقطع قنات
قنات، تشکیل شده از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک مجرای تونل مانند زیرزمینی و چندین چاه عمودی که مجرا یا کوره زیر زمینی را در فواصل مشخص با سطح زمین مرتبط میسازد. چاهها که به آنها در موقع حفر، میله هم گفته میشود، علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده به خارج ، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام میدهد و راه ارتباطی برای لایروبی، تعمیر و بازدید از داخل قنات نیز به شمار میرود.
آغاز قنات ، همان دهانه قنات است که مظهر قنات نامیده میشود. مظهر قنات جایی است که آب از دل قنات بیرون میآید و ظاهر می شود و میتواند برای آبیاری و دیگر مصارف مورد استفاده قرار بگیرد. قسمت انتهایی قنات ، پیشکار قنات نامیده میشود که در آخرین قسمت آن ، مادر چاه قنات قرار گرفته است. قسمتهایی از قنات که با حفر آنها هنوز آب بیرون نمیآید «خشکه کار» و قسمتی که آبدار است (قسمت انتهایی) قسمت «آبده قنات» نامیده میشود.
حفر قنات
حفر قنات معمولا از مظهر ان که همان سطح زمین است و خشک میباشد، شروع و به مناطق آبده مادر چاه ، ختم میشود. بنابراین ، اول دهانه قنات یا هرنج که خشک است و بعد اولین چاهها یا میلهها که اینها هم خشک است و آب ندارد و به اصطلاح قسمت خشک کار قنات نامیده میشود، حفر میشود. بعد کار به طرف قسمت بالا دست که همان قسمتهای آبده و بیشتر آبده زمین باشد، ادامه پیدا میکند.
طول و عمق قنات
طول یک رشته قنات که در میزان آبدهی آن نیز موثر است، نسبت به شرایط طبیعی میزان متفاوت است. این شرایط بستگی به شیب زمین وعمیق ما در چاه دارد. از طرف دیگر هرچه سطح آب زیرزمینی پایینتر باشد، عمق مادر چاه بیشتر میشود. طویلترین قناتی که تاکنون در ایران حفر شده ، در حوالی گناباد از توابع خراسان است که 70 کیلومتر طول آن است و عمیقترین مادر چاه قناتهای ایران به روایتی 400 متر و به روایت دیگر 350 متر عمق دارد و آن مربوط به قنات "قصبه" گناباد است. مهمترین عاملی که طول قنات را مشخص میکند، شیب زمین میباشد. هرچه شیب زمین کمتر باشد طول قنات بیشتر و هرچه شیب بیشتر باشد طول قنات کمتر خواهد بود.
بهره برداری از آبهای زیرزمینی توسط چاه و قنات پیشینه قدیمی ایرانیان بوده است. قنات که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از قناتهای ایران، از پنج یا شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد.
با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد، مع هذا هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک را تشکیل میدهد.
این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفته است.
چگونگی ابداع قنات
گوبلو معتقد است که قنات ابتدا یک فن آبیاری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنیک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زیرزمینی مزاحم (زه آبها) به هنگام حفر معادن بوده است.... تردیدی نیست که در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمالاً «رویِ» موجود در کوههای زاگرس، در جریان هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بهرهبرداری شده است.
ساختمان و مشخصات قنات
قنات عبارت از یك گالری یا تونل زیرزمینی میباشد که در دامنه های آبرفتی حفر می شود. قسمتی از این تونل در زیر سطح ایستابی واقع شده و بخشی دیگر از تونل كه آب را به سطح زمین هدایت می كند در بالای سطح ایستابی قرار گرفته است. در واقع قنات مجموعه ای از چند میله ( چاه ) و یك كوره ( تونل) زیرزمینی است كه با شیبی كمتر از شیب سطح زمین آب موجود در لایه های آبدار مناطق مرتفع زمین را به كمك نیروی ثقل و بدون كاربرد نیروی كشش و هیچ نوع انرژی الكتریكی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع آوری كرده و به نقاط پست تر می رساند.
مقطع قنات
قنات، تشکیل شده از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک مجرای تونل مانند زیرزمینی و چندین چاه عمودی که مجرا یا کوره زیر زمینی را در فواصل مشخص با سطح زمین مرتبط میسازد. چاهها که به آنها در موقع حفر، میله هم گفته میشود، علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده به خارج ، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام میدهد و راه ارتباطی برای لایروبی، تعمیر و بازدید از داخل قنات نیز به شمار میرود.
آغاز قنات ، همان دهانه قنات است که مظهر قنات نامیده میشود. مظهر قنات جایی است که آب از دل قنات بیرون میآید و ظاهر می شود و میتواند برای آبیاری و دیگر مصارف مورد استفاده قرار بگیرد. قسمت انتهایی قنات ، پیشکار قنات نامیده میشود که در آخرین قسمت آن ، مادر چاه قنات قرار گرفته است. قسمتهایی از قنات که با حفر آنها هنوز آب بیرون نمیآید «خشکه کار» و قسمتی که آبدار است (قسمت انتهایی) قسمت «آبده قنات» نامیده میشود.
حفر قنات
حفر قنات معمولا از مظهر ان که همان سطح زمین است و خشک میباشد، شروع و به مناطق آبده مادر چاه ، ختم میشود. بنابراین ، اول دهانه قنات یا هرنج که خشک است و بعد اولین چاهها یا میلهها که اینها هم خشک است و آب ندارد و به اصطلاح قسمت خشک کار قنات نامیده میشود، حفر میشود. بعد کار به طرف قسمت بالا دست که همان قسمتهای آبده و بیشتر آبده زمین باشد، ادامه پیدا میکند.
طول و عمق قنات
طول یک رشته قنات که در میزان آبدهی آن نیز موثر است، نسبت به شرایط طبیعی میزان متفاوت است. این شرایط بستگی به شیب زمین وعمیق ما در چاه دارد. از طرف دیگر هرچه سطح آب زیرزمینی پایینتر باشد، عمق مادر چاه بیشتر میشود. طویلترین قناتی که تاکنون در ایران حفر شده ، در حوالی گناباد از توابع خراسان است که 70 کیلومتر طول آن است و عمیقترین مادر چاه قناتهای ایران به روایتی 400 متر و به روایت دیگر 350 متر عمق دارد و آن مربوط به قنات "قصبه" گناباد است. مهمترین عاملی که طول قنات را مشخص میکند، شیب زمین میباشد. هرچه شیب زمین کمتر باشد طول قنات بیشتر و هرچه شیب بیشتر باشد طول قنات کمتر خواهد بود.