تصفیه فاضلاب واحدهای کاغذسازی و نئوپان
در ادامه سه طرح متداول برای تصفیه فاضلاب واحدهای کاغذسازی و نئوپان که عمدتاً حاوی لیگنین، تاننها و مواد آلی مقاوم به تجزیه هستند، ارائه میشود. هر طرح از منظر سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای مورد نیاز و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه شده و سپس اجزای هر طرح با توضیح عملکرد و آلایندههای حذفشونده تشریح میگردد.
طرح ۱: فرایند فیزیکوشیمیایی پایه + تصفیه بیولوژیک فعال (Activated Sludge)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
این طرح کمترین هزینه سرمایهگذاری اولیه را دارد و تجهیزات آن (مخازن انعقاد، حوضچه تهنشینی و راکتور لجن فعال) ساده و در دسترس هستند. اما بهخاطر ابعاد بزرگ مخازن و نیاز به حوضچههای گسترده فضای زیادی (بیش از ۱۰۰۰ مترمربع برای ظرفیت متوسط) میطلبد. نرخ بازگشت سرمایه پایین تا متوسط است چون حذف لیگنین محدود (حدود ۵۰–۶۰٪) و تولید لجن قابل توجه است که هزینههای دفع و فرآوری آن را بالا میبرد.اجزای اصلی و عملکرد
مخزن برابرسازی (Equalization): ایجاد یکنواختی در دبی و غلظت مواد رنگی و لیگنین تا از شوکهای هیدرولیکی جلوگیری شود و pH مناسب برای افزودن منعقدکنندهها تأمین گردد.
انعقاد–لختهسازی (Coagulation–Flocculation): افزودن سولفات آلومینیوم یا کلرید فریک برای دِشارژ بار سطحی مولکولهای لیگنین و تشکیل لخته؛ حذف حدود ۳۰–۴۰٪ از ترکیبات معلق و بخشی از رنگ و COD.
تهنشینی (Sedimentation): جداسازی لختههای تشکیلشده و جداسازی ۵۰–۶۰٪ مواد آلی سنگین و لیگنین همراه با لجن.
راکتور بیولوژیک بارشده (Activated Sludge): باکتریها و زندهمیکروارگانیسمها بخش قابل تجزیه لیگنین و تانن را (حدود ۵۰–۶۰٪ از COD باقیمانده) تجزیه میکنند؛ حذف کلی COD تا حدود ۷۰–۸۰٪.
زلالسازی ثانویه (Secondary Clarifier): جداکردن لجن فعال و تحویل پساب برای تخلیه یا مصرف مجدد با حداقل استاندارد.
طرح ۲: جذب با کربن فعال + اکسیداسیون پیشرفته (AOP) + راکتور بیوفیلم متحرک (MBBR)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
CAPEX و OPEX متوسط دارد و بهخاطر مجموعه ستونهای کربن و راکتور MBBR، فضای کلی حدود ۵۰۰–۶۰۰ مترمربع است. حذف قوی لیگنین و رنگ تا حدود ۸۰–۹۰٪ امکانپذیر است و کاهش هزینههای شیمیایی نسبت به طرح اول، ROI مناسبی در کوتاهمدت فراهم میکند.اجزای اصلی و عملکرد
مخزن برابرسازی و پیشفیلتراسیون: حذف ذرات درشت و ایجاد جریان یکنواخت برای جلوگیری از گرفتگی ستون کربن.
ستون جذب کربن فعال (GAC): حذف ۶۰–۷۰٪ لیگنین، تانن و مواد رنگزا با جذب فیزیکی روی سطح کربن؛ کاهش قابل توجه COD و رنگ.
واحد اکسیداسیون پیشرفته (UV/H₂O₂ یا ازن/پراکسید): تولید رادیکال •OH که حلقههای آروماتیک لیگنین را میشکند و ترکیبات مقاوم را به مولکولهای کوچکتر و قابل تجزیه تبدیل میکند؛ حذف اضافه ۲۰–۳۰٪ لیگنین و ۹۰٪ ترکیبات رنگی.
راکتور بیوفیلم متحرک (MBBR): حاملهای پلاستیکی معلق فضای سطحی بالایی برای رشد میکروارگانیسمها فراهم میکنند که بخش عمده COD باقیمانده را (حدود ۸۰–۹۰٪) تجزیه مینمایند؛ پاکسازی نهایی برای ورود به واحد زلالسازی.
زلالسازی نهایی: جدا کردن لجن بیوفیلم و ارائه پساب با کیفیت مطلوب برای مصرف مجدد یا تخلیه.
طرح ۳: راکتور غشایی بیولوژیک (MBR) + اکسیداسیون الکتروشیمیایی + نانوفیلتراسیون (NF)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
این طرح بالاترین CAPEX و OPEX را دارد اما بیشترین فشردگی تجهیزات (MBR و سلولهای الکتروشیمیایی) باعث میشود فضای کلی زیر ۴۰۰ مترمربع باشد. با حذف کامل لیگنین و مواد مقاوم تا بیش از ۹۵–۹۸٪ و تولید پساب با خلوص صنعتی، امکان بازچرخش آب در خط تولید وجود دارد و کاهش هزینه تأمین آب خام و پرداخت جریمه پساب، ROI بسیار بالایی در بلندمدت بههمراه دارد.اجزای اصلی و عملکرد
MBR بیولوژیک (Membrane Bioreactor): ترکیب هوادهی و فیلتراسیون UF یا MF در یک واحد؛ حذف بیش از ۹۰٪ COD/BOD و حدود ۸۰–۸۵٪ لیگنین در فاز زیستی و غشایی. پساب با SDI زیر ۱ و شفافیت بالا تولید میشود.
اکسیداسیون الکتروشیمیایی (Electrochemical Oxidation): در سل الکترولیتیک با الکترودهای خاص، تولید رادیکال •OH و ClO⁻ ترکیبات باقیمانده لیگنین و رنگهای مقاوم را اکسیده و معدنی میکند؛ حذف اضافه ۱۰–۱۵٪ از آلایندههای چسبناک.
نانوفیلتراسیون (NF): حذف نمکهای محلول سبک و مولکولهای کوچکتر؛ کیفیت آب برای بازیافت صنعتی تضمین میشود.
بازیابی آب و غلظتسازی آلایندهها: آب خروجی خالص تا ۸۰–۹۰٪ برای شستشو یا تغذیه دیگ بخار بازچرخش میشود و جریان غلیظ شده کنسانتره آلاینده (لیگنین و پسماندهای AOP) با حجم بسیار کمتر برای دفع یا فرآوری مجدد آماده میگردد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ کمهزینه و ساده است اما به فضا و لجن بالا نیاز دارد و حذف لیگنین محدود است، بنابراین ROI آن پایینتر است. طرح ۲ سرمایهگذاری و فضای متوسط میطلبد و با ترکیب جذب کربن، AOP و MBBR، حذف قابل توجهی از لیگنین و رنگهای مقاوم را انجام میدهد و ROI مناسبی در کوتاهمدت فراهم میآورد. طرح ۳ هرچند گرانترین و پیچیدهترین گزینه است، اما در فضای فشرده اجرا میشود و به واسطه حذف بیش از ۹۵٪ آلایندهها و امکان بازچرخش آب صنعتی و کاهش هزینههای جانبی، در بلندمدت بیشترین بازگشت سرمایه را تضمین میکند.
تصفیه فاضلاب خطوط آبکاری و فلزکاری الکترولیتی
در ادامه سه طرح معمول برای تصفیه فاضلاب خطوط آبکاری و فلزکاری الکترولیتی (حاوی یونهای کروم، نیکل و سرب) ارائه شده است. هر طرح را از منظر سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای مورد نیاز و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه و سپس اجزای هر طرح را بههمراه عملکرد حذف هر آلاینده شرح میگردد.
طرح ۱: روش کلاسیک شیمیایی (خنثیسازی–لختهسازی–تهنشینی–فیلتر شنی)
از نظر سرمایهگذاری اولیه کمهزینهترین گزینه است و تجهیزات ساده (مخازن pH، واکنشگر، حوضچه تهنشینی و بستر شن) بهراحتی در دسترسند. با این حال حجم لجن تولیدی بالا و ابعاد بزرگ مخازن و حوضچهها فضای زیادی (معمولاً بیش از ۸۰۰–۱۰۰۰ مترمربع برای ظرفیت متوسط) میطلبد. نرخ بازگشت سرمایه کند است چون علاوه بر هزینه دفع لجن باید بارها مواد شیمیایی مصرف شود و هیچ درآمد جانبی مستقیمی از بازیابی فلزات وجود ندارد.
مخزن برابرسازی (Equalization): یکنواختسازی دبی و غلظت یونهای فلزی، جلوگیری از شوک هیدرولیکی و نوسان pH.
خنثیسازی با آهک یا سود (pH Adjustment): با تنظیم pH تا حدود 9–10 یونهای Cr³⁺، Ni²⁺ و Pb²⁺ به هیدروکسیدهای نامحلول تبدیل میشوند.
لختهسازی (Coagulation–Flocculation): افزودن پلیالکترولیت (پلیآلومینیوم کلراید یا پلیاکریلآمید) باعث تشکیل فلوکهای درشت میشود که یونهای فلزی و جامدات معلق را درون خود به دام میاندازد.
تهنشینی (Sedimentation): لجن حاوی هیدروکسید فلزات در حوضچه جدا میشود و پساب اولیه تا حدود ۸۰–۸۵٪ فلز کاهش مییابد.
فیلتر شنی (Sand Filtration): حذف ذرات باقیمانده و شفافسازی پساب تا حدود ۱۰–۲۰ NTU.
طرح ۲: الکتروکوآگولاسیون + بستر بیوسوربنت (زیستجذب) + اولترافیلتراسیون
سرمایهگذاری اولیه متوسط دارد و نیاز به فضای کمتری (حدود ۵۰۰–۶۰۰ مترمربع) نسبت به طرح ۱ است، چرا که واحد الکتروکوآگولاسیون فشردهتر است و بستر زیستی معمولاً به شکل کارتریجهای قابل تعویض نصب میشود. هزینه برق الکتروکوآگولاسیون و تعویض بستر زیستی متوسط است، اما بهدلیل حذف مؤثر بالای فلزات (تا ۹۰–۹۵٪) و کاهش مصرف شیمیایی، ROI در میانمدت مطلوب میشود.
الکتروکوآگولاسیون (Electrocoagulation): عبور جریان مستقیم بین الکترودهای آهن یا آلومینیوم؛ یونهای فلزی آزادشده در محلول به سرعت به هیدروکسید تبدیل و بهصورت لخته جدا میشوند. این روش میتواند بیش از ۸۵٪ از کروم، نیکل و سرب را همزمان حذف کند.
بستر بیوسوربنت (Biosorption Bed): پساب پیشتصفیهشده روی بسترهای زیستی (مثل پوسته نارگیل یا رزینهای میکروبی) جاری میشود تا یونهای فلزی باقیمانده از طریق جذب زیستی به دام بیفتند و حذف نهایی تا ۹۵٪ افزایش یابد.
اولترافیلتراسیون (UF): ماژولهای غشایی UF ذرات معلق و فلککوکهای ریز را حذف میکنند، کیفیت پساب را برای تخلیه یا ورود به فرایند بازچرخانی با SDI زیر ۳ تضمین نموده و حذف کلوییدها و میکروارگانیسمها را به بیش از ۹۹٪ میرسانند.
طرح ۳: MBR بیولوژیک + اکسیداسیون الکتروشیمیایی + تبادل یونی و بازیابی فلزات
این پیشرفتهترین و گرانترین گزینه است؛ CAPEX و OPEX بالایی دارد ولی بهدلیل فشردگی راکتور MBR و سلول الکتروشیمیایی، فضای کلی محدود به حدود ۳۰۰–۴۰۰ مترمربع میشود. کیفیت آب خروجی بسیار بالا (آلایندههای فلزی تقریباً زیر حد تشخیص) و امکان بازیابی فلزات خالص در واحد تبادل یونی، درآمد جانبی قابلتوجهی ایجاد و ROI بلندمدت را بهشدت افزایش میدهد.
MBR بیولوژیک (Membrane Bioreactor): ترکیب راکتور هوازی و فیلتراسیون غشایی (UF/MF) در یک واحد؛ حذف بیش از ۹۰٪ BOD/COD و امکان حذف بخشی از یونهای فلزی که به باکتریها چسبیدهاند. شفافیت پساب تا ۱ NTU و SDI زیر ۱ تضمین میشود.
اکسیداسیون الکتروشیمیایی (Electrochemical Oxidation): تولید رادیکال •OH و اکسید کلرید (ClO⁻) در سلول، موجب اکسیده شدن کروماتهای باقیمانده و سایر ترکیبات ثانویه به نمونههای پایدار و آماده برای جذب میشود؛ حذف بیشتر فلزات مقاوم.
تبادل یونی (Ion Exchange) و بازیابی فلزات: ستونهای رزین کاتیونی و آنیونی جریان پس از AOP را پالایش نهایی میکنند. یونهای Cr³⁺، Ni²⁺ و Pb²⁺ روی رزین مینشینند و پس از شارژ مجدد رزین، فلزات بهصورت نمک خالص خارج و قابل فروش یا بازیابی صنعتی میشوند.
بازیابی آب و فلزات: آب خروجی با کیفیت بالا مجدداً در فرایند شستشو یا خنککنندگی به کار میرود و در نتیجه مصرف آب کاهش چشمگیر مییابد؛ بازیابی فلزات نیز هزینه تأمین اولیه آلیاژ یا نمک را کاهش میدهد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ از لحاظ سرمایهگذاری اولیه کمترین هزینه و بیشترین فضای لازم را دارد و ROI آن پایینتر است چرا که هیچ درآمد جانبی از بازیابی فلزات ندارد. طرح ۲ سرمایهگذاری متوسط و فضای جمعوجورتری میطلبد و با حذف مؤثر تا ۹۵٪ فلزات و کاهش مصرف مواد شیمیایی، در میانمدت ROI مناسبی ارائه میدهد. طرح ۳ اگرچه گرانترین و پیچیدهترین گزینه است، اما در کمترین فضا اجرا میشود و به واسطه کیفیت پساب صادراتی، بازچرخش آب و فروش فلزات بازیابیشده، در بلندمدت بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را دارد.
تصفیه روانابهای حاوی نفت و مشتقات روغنی در پالایشگاههای نفت
در ادامه سه طرح متداول برای تصفیه روانابهای حاوی نفت و مشتقات روغنی در پالایشگاههای نفت را معرفی میکنم. هر طرح را از نظر هزینه سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای لازم و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه شده و پس از آن اجزای هر طرح را با عملکرد و حذفکنندههای اصلی توضیح میگردد.
طرح ۱: فرآیند فیزیکوشیمیایی ساده (سپراتور API + شناورسازی با هوای محلول + تصفیه بیولوژیک بارشده)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
این طرح کمترین CAPEX را دارد و تجهیزات اصلی آن (سپراتور API، واحد DAF و حوضهای بیولوژیک) نسبتا ارزان هستند. اما به فضای زیادی (حدود ۲۰۰۰–۲۵۰۰ متر مربع برای ظرفیت متوسط) نیاز دارد چون مخازن سپراتور و DAF باید ابعاد بزرگی داشته باشند. نرخ بازگشت سرمایه در کوتاهمدت متوسط است؛ هزینه عملیاتی پایین و نگهداری ساده است اما درآمد جانبی مستقیم (مثل بازیابی حلال یا روغن) در این طرح وجود ندارد.اجزای اصلی و عملکرد
مخزن برابرسازی (Equalization): یکنواختسازی جریان و غلظت روغن تا از شوکهای هیدرولیکی و نوسان بار آلودگی جلوگیری شود.
سپراتور API (Gravity Separator): بر پایهی گرانش، قطرات بزرگ روغن و ذرات جامد سنگین جدا میشوند؛ حذف اولیه حدود 50–60% BOD و تقریباً تمام ذرات بزرگ روغن.
شناورسازی با هوای محلول (DAF): بقیه روغنهای ریز معلق و ذرات سبک با تزریق حبابهای ریز هوا جدا میشوند؛ حذف اضافی 85–95% روغن و چربی.
راکتور بیولوژیک بارشده (Attached‑Growth Bioreactor): نیتروفیلها و باکتریهای اختصاصی روی بستر (پلیپروپیلن یا رزین) چسبیده و مواد آلی قابل تجزیه (COD/BOD) را از بین میبرند؛ حذف 80–90% COD باقیمانده.
زلالسازی ثانویه (Secondary Clarifier): لجن بیولوژیک را از پساب جدا میکند و پساب برای تخلیه یا استفاده مجدد آماده میشود.
طرح ۲: فرایند ترکیبی پیشرفته (هیدروسیکلون + انعقاد–لختهسازی + MBBR + کربن فعال)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
CAPEX متوسط رو به بالا و OPEX متوسط دارد. هیدروسیکلونها و راکتورهای بیوفیلم متحرک از نظر فضا جمعوجورترند و حجم کل واحدها به حدود ۱۰۰۰ متر مربع کاهش مییابد. بهدلیل بازیابی نسبی روغن در سیکلون و حذف قوی آلایندهها با کربن فعال، امکان فروش مجدد روغن بازیافتشده و کاهش هزینههای جریمه زیستمحیطی، ROI خوبی در میانمدت فراهم میشود.اجزای اصلی و عملکرد
هیدروسیکلون (Hydrocyclone): با نیروی گریز از مرکز، قطرات روغن و ذرات سنگینتر از آب جدا میشوند؛ حذف اولیه 60–70% روغن و تسریع مراحل بعد.
واحد انعقاد–لختهسازی (Coagulation–Flocculation): افزودن پلیالکترولیتها باعث چسبیده شدن روغنهای ریز به ذرات لختهشونده و تشکیل فلوکهای قابل شناورسازی میشود؛ حذف بیشتر روغن ریز و برخی امولسیونهای پایدار.
واحد بیوفیلم متحرک (MBBR – Moving Bed Biofilm Reactor): صفحات پلاستیکی معلق در راکتور سطح تبادلبالای زیستی ایجاد میکنند که مواد آلی باقیمانده (COD/BOD) را تا 90% تجزیه میکند.
ستون جذب کربن فعال (GAC): آلایندههای آلی باقیمانده، ترکیبات معطر نفتی (PAH) و مواد ایندکس شده BOD/COD روی سطح کربن نشسته و حذف میشوند؛ پاکسازی نهایی کیفیت پساب به استانداردهای سختگیرانه.
واحد بازیابی روغن (Oil Recovery): روغن جمعآوریشده از سیکلون و شناورسازی به واحد ذخیرهسازی یا فروش منتقل میشود و درآمد جانبی ایجاد میکند.
طرح ۳: راکتور غشایی بیولوژیک (MBR) + اکسیداسیون پیشرفته (AOP) + تقطیر غشایی
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
بیشترین CAPEX و OPEX را دارد، اما کوچکترین فضای ممکن (حدود ۶۰۰–۸۰۰ مترمربع) را اشغال میکند چرا که MBR و واحدهای AOP فشردهاند. کیفیت پساب خروجی “صنعتی-خالص” است و میتوان بخشی از آب را مجدداً در فرآیند خنککاری یا شستشو بهکار برد. با توجه به کاهش هزینههای مصرف آب و امکان فروش بخشی از ترکیبات خالص بازیافتشده، نرخ بازگشت سرمایه در بلندمدت بسیار بالا خواهد بود.اجزای اصلی و عملکرد
راکتور غشایی بیولوژیک (MBR): ترکیب راکتور بیولوژیک و فیلتراسیون غشایی (UF/MF) در یک واحد، حذف 95–98% BOD/COD و تمام ذرات معلق؛ خروجی با SDI بسیار پایین و شفاف.
اکسیداسیون پیشرفته (AOP – UV/H₂O₂ یا ازن): رادیکال •OH تولیدشده واکنشهای معدنیسازی را تسریع میکند و ترکیبات مقاوم آلی (مانند PAHهای سنگین) را به CO₂ و آب تبدیل میکند؛ حذف بیشتر از 90% آلایندههای باقیمانده.
تقطیر غشایی (Membrane Distillation): در دمای پایین و اختلاف بخار، آب خالص از غشا عبور میکند و جریان غلیظ شده حاوی باقیمانده روغن و چربیها برای تصفیه مجدد یا دفع با حجم بهمراتب کمتر آماده میشود. این واحد امکان بازیابی آب بیش از 80% و کنسانترهسازی آلایندهها را میدهد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ با کمترین هزینه اولیه و پیچیدگی عملیاتی؛ اما فضای زیاد و ROI متوسط دارد چون بازیابی روغن محدود است. طرح ۲ تعادلی میان هزینه و عملکرد ایجاد میکند: CAPEX متوسط، فضا و هزینه عملیاتی کمتر از طرح ۱، و امکان بازیابی روغن و حذف قویتر آلایندهها، ROI خوبی فراهم میآورد. طرح ۳ گرانترین و پیچیدهترین گزینه است ولی در فضا فشرده است و با تولید پساب با خلوص صنعتی و امکان بازچرخش آب و بازیابی ترکیبات، در درازمدت بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را داراست.
تصفیه فاضلاب صنایع چرمسازی
در ادامه سه طرح متداول برای تصفیه فاضلاب صنایع چرمسازی (حاوی کروماتها و فلزات سنگین) ارائه میکنم. هر طرح را از نظر سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای لازم و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه شده و سپس اجزای هر طرح را با عملکرد و حذفکنندههای اصلی توضیح میگردد.
طرح ۱: فرایند فیزیکوشیمیایی ساده (خنثیسازی–تهنشینی–فیلتر شنی)
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
این طرح پایینترین هزینه سرمایهگذاری را دارد و تجهیزات آن (مخازن pH، حوضچه تهنشینی و بستر شنی) ساده و ارزان هستند، اما به خاطر ابعاد بزرگ مخازن و حوضها فضای زیادی را میطلبد. نرخ بازگشت سرمایه نسبتاً کند است زیرا با وجود حذف قابل قبول کرومات و فلزات (تا ۷۰–۸۰٪)، حجم بالای لجن تولیدی و هزینه دفع آن، هزینههای عملیاتی را افزایش میدهد.اجزای اصلی و عملکرد
مخزن برابرسازی (Equalization): اصلاح نوسانات دبی و غلظت کرومات و فلزات در جریان ورودی؛ شرایط یکنواخت pH و دما را برای مراحل بعد فراهم میکند.
واحد خنثیسازی با آهک (Lime Softening): افزودن آهک جهت افزایش pH به حدود 10–11، باعث رسوب هیدروکسیدهای کروم (Cr(OH)₃) و فلزات سنگین (Fe, Al, Zn) میشود.
رسوبگذاری ثانویه (Secondary Sedimentation): لجن هیدروکسیدی تشکیلشده در حوضچه تهنشین و از جریان پساب جدا میشود.
فیلتر شنی (Sand Filtration): حذف ذرات معلق باقیمانده و ارتقای شفافیت پساب تا حدود ۱۰–۲۰ NTU.
طرح ۲: ترکیب الکتروکوآگولاسیون + جذب زیستی (Biosorption) + اولترافیلتراسیون
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
CAPEX متوسط و OPEX کممتوسط دارد؛ سلولهای الکتروکوآگولاسیون و بسترهای بیوسوربنت فضای کمتری از مخازن بزرگ میگیرند و هزینه برق و تعویض صفحات فلزی نسبتاً پایین است. با حذف بالای کرومات و فلزات (تا ۹۰–۹۵٪) و قابلیت احیای بسترهای زیستی، ROI در میانمدت مناسب میشود.اجزای اصلی و عملکرد
الکتروکوآگولاسیون (Electrocoagulation): با عبور جریان مستقیم بین آندهای آهن یا آلومینیوم، یونهای فلزی آزاد و بهصورت هیدروکسید رسوب میکنند. این روش باعث حذف همزمان کرومات (تبدیل Cr⁶⁺ به Cr³⁺ و رسوب Cr(OH)₃) و فلزات سنگین تا حدود ۹۰٪ میشود.
بستر بیوسوربنت (Biosorption Bed): پساب رسوبگذاریشده از بستر چوب پنبه یا پوسته نارگیل عبور میکند که باکتریها/مواد آلی روی آن نشسته و یونهای باقیمانده فلزی را جذب میکنند. این مرحله حذف نهایی فلزات تا ۹۵٪ را تضمین میکند.
اولترافیلتراسیون (UF): ماژولهای غشایی UF ذرات معلق کوچک و کلوییدها را جدا میکنند و کیفیت پساب را برای تخلیه یا استفاده مجدد به زیر ۵ NTU و SDI ≤ 3 میرسانند.
طرح ۳: MBR بیولوژیک + اکسیداسیون الکتروشیمیایی + تبادل یونی
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
بالاترین CAPEX و OPEX را دارد ولی بهدلیل فشردگی راکتور MBR و سیستم الکتروشیمیایی، فضای کلی زیر ۵۰۰ مترمربع است. کیفیت پساب خروجی بسیار بالا (Cr⁶⁺ و فلزات زیر حد تشخیص، شفافیت کمتر از ۱ NTU) است و امکان بازیابی کروم و فلزات بهصورت نمک خالص در واحد تبادل یونی، درآمد جانبی ایجاد میکند؛ در نتیجه ROI بلندمدت عالی است.اجزای اصلی و عملکرد
راکتور غشایی بیولوژیک (MBR): تجزیه آلی و فیلتر شدن ذرات و تا ۸۰–۸۵٪ حذف اولیه فلزات سنگین در فاز بیولوژیک و غشایی. BOD تا ۹۵٪ کاهش مییابد.
اکسیداسیون الکتروشیمیایی (Electrochemical Oxidation): استفاده از الکترود تیتانیوم با پوشش اکسید رودهای برای تولید رادیکال •OH و ClO⁻؛ تجزیه ترکیبات پایدار کرومات و بخش باقیمانده فلزات تا خالصسازی بیشتر.
رزینهای تبادل یونی (Ion‑Exchange): پساب الکتروشیمیاییشده از ستونهای کاتیونی و آنیونی عبور میکند تا یونهای Cr³⁺، Fe²⁺/³⁺ و سایر فلزات سنگین را بهصورت نمکهای خالص بازیابی کند و آب نهایتاً زیر ۱۰ µg/L فلز باشد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ از نظر هزینه اولیه کمترین مقدار را دارد اما بهدلیل فضای زیاد و تولید لجن بالا، ROI محدودی ارائه میکند. طرح ۲ با سرمایهگذاری متوسط و تجهیزات جمعوجور، حذف بالای کرومات و فلزات تا ۹۵٪ و هزینه عملیاتی کنترلشده، ROI مطلوبی در میانمدت دارد. طرح ۳ هرچند گرانترین گزینه است، اما در فضای فشردهای پیاده میشود، کیفیت پساب صادراتی میشود و با قابلیت بازیابی فلزات و درآمد جانبی، در بلندمدت بهترین نرخ بازگشت سرمایه را به همراه دارد.
تصفیه فاضلاب صنایع نساجی و رنگرزی
در ادامه سه طرح پیشنهادی برای تصفیه فاضلاب صنایع نساجی و رنگرزی (حاوی رنگهای محلول و نمکهای سنگین) آورده شده است. هر طرح از نظر سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای مورد نیاز و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه شده و پس از آن اجزای هر طرح بهطور کامل و عملکرد حذف هر آلاینده تشریح میگردد.
طرح ۱: فرایند فیزیکوشیمیایی (رسوبگذاری و انعقاد–لختهسازی) همراه با تصفیه بیولوژیک ساده
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
این طرح کمترین سرمایهگذاری اولیه را نیاز دارد؛ تجهیزاتی مثل مخازن انعقاد و حوضچه تهنشینی ساده و پمپهای کمقدرت کافی است. بهدلیل ابعاد وسیع مخازن و حوضها، فضای زیادی (معمولاً بیش از ۱۵۰۰ مترمربع برای ظرفیت متوسط) میطلبد. نرخ بازگشت سرمایه متوسط رو به پایین است، چون حجم لجن تولیدی بالاست و بخش عمده نمکهای محلول و رنگهای مقاوم حذف نمیشوند.اجزای اصلی طرح و عملکرد حذف آلایندهها
مخزن برابرسازی (Equalization): دبی و رنگدهی پساب یکنواخت میشود؛ از نوسانات شدت رنگ و شوری جلوگیری و شرایط pH برای مراحل بعد آماده میگردد.
واحد انعقاد–لختهسازی (Coagulation–Flocculation): افزودن سولفات آلومینیوم یا کلرید فریک باعث خنثیسازی بار ذرات رنگزا (مولکولهای آنیونی) و تشکیل لختههای بزرگ میشود؛ بخش عمده رنگهای محلول و ذرات معلق با لختهها همراه و در حوضچه تهنشین میگردد.
تهنشینی (Sedimentation): لجن سنگین حاوی رنگهای جذبشده و ذرات معلق رسوب داده میشود؛ حذف تقریباً ۶۰–۷۰٪ از COD و ۵۰–۶۰٪ از رنگ (در واحد ADMI) در این مرحله حاصل میشود.
فیلتراسیون شنی (Sand Filtration): با عبور از بستر شن، ذرات باقیمانده و بخش از لختههای ریز گرفته شده و شفافیت پساب افزایش مییابد.
راکتور بیولوژیک ساده (Activated Sludge): مواد آلی قابل تجزیه (COD/BOD) تخریب میشوند؛ حذف BOD تا ۷۰–۸۰٪ و COD تا ۵۰–۶۰٪ در این مرحله انجام میشود. نمکهای محلول از این بخش عبور میکنند و تغییری در شوری ایجاد نمیشود.
طرح ۲: جذب روی کربن فعال + اکسیداسیون پیشرفته (AOP) + غشاهای نانو/اولترافیلتراسیون
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
هزینه سرمایهگذاری متوسط دارد و فضای لازم میانه است (حدود ۵۰۰–۷۰۰ مترمربع). تجهیزات ستونهای کربن، راکتور UV/H₂O₂ و ماژولهای غشایی هزینهبرند ولی پاککنندگی بالا و کاهش چشمگیر مصرف مواد شیمیایی، ROI نسبتاً خوبی برای پروژههای متوسط به بالا رقم میزند.اجزای اصلی طرح و عملکرد حذف آلایندهها
مخزن برابرسازی و پیشفیلتراسیون: جریان و رنگدهی یکنواخت و ذرات بزرگتر گرفته میشوند تا از گرفتگی ستونهای بعدی جلوگیری گردد.
ستون جذب کربن فعال (GAC): مولکولهای رنگی هیدروفوب و ترکیبات آلی متوسط وزن (آزوکربنها، فنلها) روی سطح کربن مینشینند؛ حذف ۷۰–۸۰٪ از رنگ و COD اولیه.
واحد اکسیداسیون پیشرفته (UV/H₂O₂ یا O₃/H₂O₂): تولید رادیکال •OH منجر به شکستن حلقههای آروماتیک و مولکولهای سخت تجزیه میشود؛ حذف بیش از ۸۰٪ از ترکیبات مقاوم رنگزا و کاهش نیتروژن آلی.
غشاهای نانوفیلتراسیون (NF) یا اولترافیلتراسیون (UF): NF بخش بزرگی از نمکهای سبک (مثلاً NaCl) و تقریباً تمام نمکهای سنگین (نمکهای مولیبدات، کرومات، سرب) را جدا میکند، همچنین ذرات ریز و کلوئیدها را حذف مینماید. UF برای حذف میکروارگانیسمها و ذرات معلق بسیار ریز کاربرد دارد. شوری پساب تا ۳۰–۵۰٪ کاهش و رنگ به کمتر از ۱۰٪ مقدار اولیه میرسد.
طرح ۳: راکتور غشایی بیولوژیک (MBR) + الکتروکوآگولاسیون + تبخیر و کریستالیزاسیون نمک
مقایسه اقتصادی، فضایی و ROI
بیشترین CAPEX و OPEX را دارد، اما بهواسطه فشردگی تجهیزات (راکتور MBR و سلهای الکتروشیمیایی) فضای کلی زیر ۴۰۰ مترمربع است. کیفیت پساب خروجی به اندازهای بالاست که حتی قابل استفاده مجدد در فرآیند رنگرزی میشود؛ بازیابی نمکها از طریق تبخیر و کریستالیزاسیون، درآمد جانبی قابل توجهی ایجاد و ROI بلندمدت را بسیار بالا میبرد.اجزای اصلی طرح و عملکرد حذف آلایندهها
راکتور غشایی بیولوژیک (MBR): با ترکیب هوادهی و فیلتراسیون غشایی (UF/MF) در یک واحد، ذرات معلق، باکتریها و بخش عمده COD/BOD حذف میشوند؛ حذف بیش از ۹۰–۹۵٪ آلودگی آلی و رنگهای محلول.
الکتروکوآگولاسیون (Electrocoagulation): عبور جریان برق از سلهای میلهای (آهن یا آلومینیوم) یونهای فلزی در محلول آزاد میشوند؛ این یونها با بار رنگها و ذرات معلق ترکیب شده و لختههای ریزتری نسبت به انعقاد شیمیایی شکل میدهند. حذف رنگ تا ۹۰–۹۸٪ و فلزات سنگین تا ۹۵٪ با مصرف برق نسبتاً پایین.
واحد تبخیر تحت خلأ و کریستالیزاسیون: بخش آب نمکدار پس از NF یا MBR به داخل تبخیرکننده تحت فشار کم هدایت میشود؛ بخار آب بازیافت و تغلیظ نمکها انجام میگیرد. در نهایت نمکهای سنگین (Cr, Pb, Zn salts) بهصورت کریستال خالص برداشت میشوند و آب مقطر بازیابیشده میتواند مجدداً وارد خط تولید گردد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ از نظر هزینه اولیه کمترین مقدار و از نظر فضای لازم بیشترین مساحت را میطلبد؛ ROI آن محدود است زیرا حذف رنگ مقاوم و نمکهای محلول صورت نمیگیرد. طرح ۲ سرمایهگذاری و فضای متوسط دارد ولی با ترکیب جذب کربن، اکسیداسیون پیشرفته و غشاها، میتواند بخش بزرگی از رنگها و نمکهای سنگین را حذف کند و ROI معقولی ارائه نماید. طرح ۳ گرچه گرانترین گزینه است، اما در فضا فشرده بوده و به واسطه کیفیت عالی پساب خروجی و امکان بازیابی مجدد آب و نمکها، در بلندمدت بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را خواهد داشت.
تصفیه فاضلاب کارخانههای داروسازی
در ادامه سه طرح متداول و کارا برای تصفیه فاضلاب کارخانههای داروسازی که حاوی ترکیبات فعال زیستی (API) و هلگرها (هالوکربنها، هالیدها) هستند، ارائه شده است. هر طرح از نظر سرمایهگذاری اولیه (CAPEX)، فضای مورد نیاز و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه و سپس اجزای هر طرح با جزئیات عملکرد و آلایندههای حذفشونده تشریح میشود.
طرح ۱: فرایند ترکیبی خنثیسازی – تهنشینی شیمیایی – زلالسازی – بیوفیلتر
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
این طرح کمهزینهترین گزینه است و تجهیزات سادهای نیاز دارد، اما بهدلیل استفاده از مخازن و حوضچههای متعدد فضای نسبتاً زیادی میطلبد. نرخ بازگشت سرمایه متوسط است چون بخش عمده حذف مواد آلی باکتریایی و رسوبگذاری انجام میشود اما بازه بازیابی ترکیبات فعال زیستی پایین است. هزینه عملیاتی (مواد شیمیایی و لجنبرداری) متوسط ارزیابی میشود.اجزای اصلی و عملکرد
مخزن برابرسازی (Equalization): جریان نوسانی کارخانه را یکنواخت کرده و pH و دبی را برای مراحل بعدی تثبیت میکند.
واحد خنثیسازی شیمیایی (Chemical Neutralization): هالیدها و ترکیبات هالوکربنی میتوانند در pH معین با افزودن اسید یا باز خاص تا حدی هیدرولیز یا رسوب دهند. کنترل pH نزدیک ۶–۷ باعث تهنشینی برخی نمکهای هالیدی میشود.
لختهسازی و تهنشینی (Coagulation–Flocculation–Sedimentation): با افزودن پلیالکترولیتها، ذرات معلق، کلوئیدها و ترکیبات مولکولی بزرگ (تیلوز، مواد معلق زیستی) در حوضچه تهنشین میشوند.
زلالسازی (Clarification): لجن سنگین رسوب دادهشده جدا و به فرآیند لجنپالایش منتقل میشود.
بیوفیلتر (Packed-Bed Biofilter): جریان پس از زلالسازی از بستر پرشده (پلیمر یا شن گرانوله) عبور کرده و میکروارگانیسمهای چسبیده ترکیبات آلی قابل تجزیه (COD/BOD) و برخی APIهای ساده را تجزیه میکنند. حذف BOD تا ۸۰–۹۰ درصد و کاهش قابل توجه فلزات و مواد کلاتهشده در این مرحله رخ میدهد.
طرح ۲: راکتور کُندریز (SBR) + اکسیداسیون پیشرفته (AOP) + جذب کربن فعال
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
CAPEX و OPEX متوسطبهبالا دارد (بهدلیل تجهیزات UV/پراکسید و ستونهای جذب) ولی فضای کمتر نسبت به طرح ۱ میبرد، چون راکتورهای SBR به مخزن بزرگ زلالسازی نیاز ندارند. ROI مطلوب است زیرا با بازیابی بخشی از APIها و حذف کامل ترکیبات مقاوم، هزینههای جریمه زیستمحیطی کاهش مییابد و کیفیت پساب به اندازهای بالا میرود که قابلیت استفاده مجدد در فرایندهای کمخطر را دارد.اجزای اصلی و عملکرد
راکتور ناپیوسته متوالی یا SBR (Sequencing Batch Reactor): فازهای خوراکدهی، هوادهی و سکون متوالی، تجزیه بخش عمده BOD و TSS و مقداری از ترکیبات فعال زیستی را انجام میدهد. مزیت: کنترل دقیق زمان ماند و pH هر فاز برای بهینهسازی حذف مواد خاص.
واحد اکسیداسیون پیشرفته (AOP): پساب خروجی SBR تحت تابش UV همراه H₂O₂ (یا ترکیب اوزون/پراکسی) قرار میگیرد تا رادیکالهای •OH تولید و مولکولهای پایدار API (مثل آنتیبیوتیکها، هورمونها) و هالوکربنها به قطعات کوچکتر و قابل تجزیه تبدیل شوند.
ستون جذب کربن فعال (GAC): پساب از ستون کربن عبور کرده و حلالهای آلی باقیمانده، کلورفرم، تریهالومتانها و مولکولهای بزرگ تجزیهنشده روی سطح جذب میشوند. این مرحله تضمین حذف ۹۵–۹۹٪ ترکیبات هیدروفوب و هالوکربنی است.
طرح ۳: غشایی MBR (MBR) + اکسیداسیون الکتروشیمیایی + الکترودیالیز
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
بالاترین CAPEX و OPEX را دارد، اما در فضا بسیار فشرده است و کیفیت پساب خروجی بسیار بالا (قابل ورود به چرخه تولید یا تخلیه بدون محدودیت) میشود. ROI در بلندمدت عالی است، زیرا هزینه پساب صفر شده و میتوان بخش قابل توجهی از آب و نمکهای ارزشمند را بازیافت کرد.اجزای اصلی و عملکرد
راکتور غشایی بیولوژیک (MBR – Membrane Bioreactor): ترکیبی از راکتور هوادهی و فیلتراسیون غشایی (UF یا MF) که تمام ذرات معلق، باکتریها، و بخش عظیمی از ترکیبات آلی درون فازی را جدا میکند. حذف BOD، TSS نزدیک به ۹۹٪ اتفاق میافتد.
اکسیداسیون الکتروشیمیایی (Electrochemical Oxidation): جریان الکتریکی در سل الکترولیتیک بین الکترودهای خاص (گرافیتی یا تیتانیوم با پوشش اکسید فلزی) تولید رادیکالهای قوی و اکسیدانهایی مانند •OH و ClO⁻ میکند. این بخش ترکیبات API با پیوندهای پایدار و هالیدها را اکسید و معدنیسازی میکند.
الکترودیالیز (Electrodialysis): پساب غلیظ غشاءشده حاوی یونهای هالید و نمکها است؛ در این مرحله با عبور جریان الکتریکی از غشاءهای تبادل یونی، یونهای خاص (Cl⁻، Br⁻، و سایر کاتینها/آنیونها) جدا شده و میتوان آنها را بهصورت نمک خالص بازیافت کرد.
مقایسه نهایی
طرح ۱ از لحاظ سرمایهگذاری اولیه کمترین هزینه را دارد و نگهداری ساده است اما به فضای بزرگ و هزینه عملیاتی متوسط نیاز دارد و ROI آن محدود است. طرح ۲ هزینه و فضای متوسط میطلبد ولی با حذف پیشرفته ترکیبات مقاوم و بازیابی حلال/API، ROI مناسبی دارد. طرح ۳ گرانترین و پیچیدهترین گزینه است اما به لطف انعطافپذیری بالا و کیفیت آب خروجی ممتاز و امکان بازیابی نمکها و آب، در درازمدت بیشترین بازگشت سرمایه را رقم میزند.
تصفیه فاضلاب صنایع شیمیایی و پتروشیمی
در ادامه سه طرح برای تصفیه فاضلاب صنایع شیمیایی و پتروشیمی ارائه شده، هر کدام را از نظر هزینه سرمایهگذاری (CAPEX)، حجم فضای مورد نیاز و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مقایسه شده و سپس اجزای هر طرح را با شرح عملکردشان توضیح میگردد.
طرح ۱: واحد خنثیسازی و جداسازی روغن-آب + تصفیه بیولوژیکی
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
این طرح کمترین هزینه اولیه را دارد و از فضای نسبتاً زیادی (بهخاطر مخازن خنثیسازی، شناورسازی و حوضچه بیولوژیک) بهره میبرد. نرخ بازگشت سرمایه آن متوسط است؛ چرا که قابلیت بازیابی حلالهای آلی کم و سرعت تصفیه محدود است، اما هزینه عملیاتی پایین است و اپراتوری ساده دارد.اجزای اصلی طرح و عملکرد هر بخش
مخزن برابرسازی (Equalization): جریان ورودی یکنواخت میشود تا نوسانات دبی و غلظت اسیدی/بازی تعدیل گردد.
واحد خنثیسازی (Neutralization): اسید و باز با تزریق آهک یا اسید سولفوریک کنترل شده به pH حدود 7 رسانده میشود؛ بدینترتیب فلزات سنگین و برخی کمپلکسها به صورت هيدروکسید رسوب میکنند.
شناورسازی با هوای محلول (DAF): روغنهای آزاد و ذرات سبک معلق با ایجاد حبابهای ریز جدا میشوند.
راکتور بیولوژیک (Activated Sludge): آلایندههای قابل بیولوژیک (COD/BOD) تجزیه میشوند و بخش عمده مواد آلی باکتریاییزُدایی (بیش از ۸۰ – ۹۰%) حذف میگردد.
رسوبگذاری ثانویه و لختهسازی (Secondary Clarifier): لجن فعال از پساب جدا و به چرخه برگشت میگردد؛ لجن اضافی به فرایند لجنپالایش منتقل میشود.
طرح ۲: فرایند ترکیبی شیمیایی پیشرفته + جذب کربن فعال + تصفیه غشایی
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
هزینه سرمایهگذاری متوسط رو به بالا دارد، ولی بهدلیل کوچکتر شدن حجم مخازن و توان بالای بازیابی حلال (و در نتیجه فروش حلال بازیافتشده) نرخ بازگشت سرمایه مطلوب است. فضای مورد نیاز کمتر از طرح ۱ است، اما تجهیزات پیشرفته (پمپها، فیلترها و ستونهای جذب) هزینه بر هستند.اجزای اصلی طرح و عملکرد هر بخش
مخزن برابرسازی و خنثیسازی: مشابه طرح ۱ اما با دقت pH پایینتر (مثلاً pH = 5–6) تا برخی ترکیبات آلی تثبیتشده قبل از جذب آماده شوند.
پیشفیلتراسیون (Sand/Cartridge): ذرات درشت و کدریها گرفته میشوند تا از گرفتگی ستون جذب و ممبران جلوگیری شود.
ستون جذب کربن فعال (GAC): حلالهای آلی (BTEX, هیدروکربنهای فرار) و مولکولهای بزرگ آلی روی سطح کربن نشسته و حذف میگردند.
فیلتر ممبران اولترافیلتراسیون (UF): ذرات معلق کوچک، کلوئیدها و باکتریها جدا میشوند و پساب برای مرحله بعد شفاف میشود.
رزین تبادل یونی یا زیرفیلتراسیون معکوس (RO): یونهای باقیمانده، فلزات سنگین و املاح محلول حذف میشوند و آب با کیفیت بسیار بالا (قابل بازچرخش صنعتی) تولید میشود.
واحد بازیابی حلال (Solvent Recovery): خوراک متراکم RO یا بخشی از جریان غلیظشده وارد برج تقطیر یا استخراج فازی میشود تا حلالهای آلی بازیافت و بهای فروش آنها جبران هزینه تجهیزات گردد.
طرح ۳: اکسیداسیون پیشرفته (AOP) + تقطیر خلأ + تصفیه ثانویه
مقایسه اقتصادی و فضایی و ROI
بیشترین CAPEX را دارد و از نظر فضای لازم بسیار فشرده است (چون برج تقطیر و راکتور AOP ابعاد کوچکی دارند). با این حال، بهواسطهی امکان بازیابی کامل حلال و تبدیل آلایندههای مقاوم به ترکیبات ساده قابل بیولوژیک، ROI بالایی دارد. هزینه انرژی و نگهداری بالاست ولی درآمد جانبی از حلالهای خالص بازیابیشده جبرانکننده است.اجزای اصلی طرح و عملکرد هر بخش
راکتور اکسیداسیون پیشرفته (Fenton/Ozone/UV): رادیکالهای •OH تولید شده، ترکیبات مقاوم نظیر فنلها، کلروفنولاتها و سایر هیدروکربنهای معطر را به اسیدهای کوچکتر، دیاکسید کربن و آب تبدیل میکنند.
برج تقطیر خلأ (Vacuum Distillation): حلالهای آلی فرار (مثل استون، تولوئن و سایر هیدروکربنهای سبک) در فشار پایین جدا و خالصسازی شده، بدون دمای بالا که باعث تجزیه حرارتی شود.
واحد خنثیسازی و رسوبگذاری (Post‑Neutralization): پساب اسیدی یا بازی المنتج از AOP با خنثیسازی نهایی به pH مناسب برای ورود به بخش بیولوژیک یا پساب خروجی تنظیم میشود.
بیوفیلتر یا راکتور بیولوژیک باریک (Packed‑Bed Bioreactor): اسیدها و COD باقیمانده پس از AOP، توسط میکروارگانیسمهای چسبیده روی بستر (مثل رزین یا گرانول) حذف میشود و کیفیت پساب به استاندارد میرسد.
مقایسه نهایی
از منظر سرمایهگذاری اولیه، طرح ۱ کمهزینه و با پیچیدگی عملیاتی پایین است اما فضایی بزرگ میطلبد و بازیابی حلال ندارد؛ ROI آن به دلیل عدم درآمدزایی جانبی متوسط است. طرح ۲ تعادلی میان هزینه و پیچیدگی دارد: فضای متوسط، هزینه متوسط، ولی قابلیت بازیابی حلال و تولید آب صنعتی باکیفیت، ROI مناسبی فراهم میکند. طرح ۳ بالاترين هزينه سرمايهای و بهرهبرداری را دارد ولی در فضا بسيار فشرده است و با بازیابی کامل حلالها و حذف اکثر آلایندهها، بالاترين ROI را در بلندمدت بهدنبال دارد.
هر سه طرح میتوانند بسته به مقیاس تولید، نوع دقیق پساب (غلظت اسیدی/بازی و نوع حلال) و قیمت انرژی/مصالح در منطقه، تنظیم و بهینهسازی شوند.